ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 30 ساله )

سلام. خسته نباشید. من 2 هفته پیش متوجه شدم که تو گوشی همسرم عکس های یک خانوم هست و بعد 2 روز دروغ گفتن بهم و این که اصرار که راسشو بگه فهمیدم که با یک خانوم صحبت میکنه البته به گفته خودش از روی کنجکاوی بوده و چون خوانوادگی مشتریش هستن خواسته اصلاعات بگیره ولی من دیدم که همسرم هم بهش عکس فرستاده و من 2 روز باهاش دعوا کردم و خواستم برم خونه پدرم که دیدم شب عیدی، عیدشونو خراب نکنم و این موضوع و به مادر شوهرم گفتم ایشون هم کمی با همسرم دعوا کرد و من پسرم 9 ماهشه و واقعا قبل این موضوع به همسرم اعتماد داشتم مثل چشام و خیلی دوسش داشتم.. الان هم دوسش دارم ولی کمتر شده ولی خیلی شکاک شدم. خودش قسم خورد دیگه تکرار نمیکنه و حتیگوشیش و شکوند. ولی من گفتم بزار یک هفته واتساپ و تلگرامت تو گوشیم باشه که وقتی دیلیت اکانت کرد بهش گفتم ولی میگه من نکردم. خیلی حالم بد.. نمیتونم با کسی صحبت کنم. همسرم هر روز کلی بهم محبت میکنه ولی من نمیتونم باور کنم که این کارو باهام کرده... هر روز اون عکسا میاد جلو چشمش... بدتر از اون وقتی من چند شب خونه پدرم بودم اون رفته خونه خانونه البته میگه جنس بردم در حد 10 دقیقه ولی من چجوری به ذهنم بگم که کاری نکردن.... دست رو قران گزاشت😢😢تو رو خدا کمکم کنید


مشاور ( الهه سادات صالحی)

سلام خدمت شما دوست و همراه گرامی .
متوجه شرایط شما و ناراحتی تان شدم .می فهمم که برای یک زن تا چه حد این مسائل می تواند اسیب زننده باشد و در حال حاضر حالی دارید که گویی در بین زمین و اسمان به صورت معلق قرار گرفته اید و حتی نمی دانید چه می خواهید و چه نمی خواهید .اعتماد تان را از دست داده اید و کلا احساس امنیت و ایمنی نمی کنید و احساس ناامیدی می کنید .می فهمم که چه شرایط سختی دارید .

در این میان حتی نمی توانید با اطرافیانتان در این ارتباط گفتگو یا درد دل نمایید ، چرا که همین درد دل ، در اینده ای نچندان دور برای تان دردی بزرگ تر متولد خواهد کرد و باری روی بار شما بنا خواهد نمود .

در چنین شرایطی مراجعه به روانشناس و مشاور بهترین راهکار می تواند باشد .شخصی که به حرف های شما گوش دهد و در صورت لزوم از راهنمایی اش بهرمند شوید .

عبور از بحرانی که این مسئله در ذهن و روان شما ایجاد کرده است به سادگی و با سرعت صورت نمی گیرد .احتیاج به گذر زمان دارید. کار راحتی نیست و باید کمک روانشناختی بگیرید .

روانشناس به شما کمک می کند تا ارام ارام به زندگی عادی بازگردید و به همسرتان نیز کمک می کند تا اعتماد از دست رفته را باز سازی کند .

توجه داشته باشید که در دام نشخوار فکری و افکار منفی خودایند نیفتید .مسلما ذهن شما دائما به همین مسائل می پردازد و سعی در حلاجی مسائل می کند و مهم است بدانید که ذهن انسان بیشتر به سمت منفی بافی ، سوق دارد .دلیل این امر هم به مسئله ی رشد و تحول انسان برمی گردد .و دلیل این مسئله را در حفظ بقا باید جستجو کرد .پس بدانید که ذهنتان با منفی بافی هایش قصد حفاظت از شما و گوشبزنگی تان دارد .ولیکن خود این نشخوار های ذهنی که دائما در حال فعالیت هستند به سلامت روان شما اسیب جدی می زنند .و از انجایی که افکار مان در حیطه ی کنترل و اختیار ما نیستند تنها می توانیم ان را از مسیری که می رود منحرف کنیم و یا توجه مان را به مسئله ای خنثی مانند تنفس جابه جا کنیم .

به هنگام هجوم این افکار تنها به نفس کشیدن ، به دم و بازدمتان توجه کنید و هر گاه مجددا توجه تان بازگشت و مشغول به افکار ناخواسته شد ، مجددا توجه تان را به تنفس تان باز گردانید .

به این طریق از افکاری که حال شما را بدتر می کنند و موجب اضطراب ، نگرانی و شکاکیت بیشتر در شما می شوند ، جلوگیری و به نوعی افکارتان را مدیریت می نمایید .به این ترتیب از نشخوار ذهنی هم رهایی می یابید.

پس از اتفاقی که افتاده طبیعی ست که مضطرب باشید و دائما به رفتارها و اعمال همسرتان شک کنید .و به دنبال اطمینان طلبی باشید برای رهایی از نگرانی ها و شک هایتان ممکن است راهکار را در کنترل ایشان و چک کردن گوشی همراه ایشان بدانید .پیشنهاد می کنم در این تله ی ذهنی نیفتید و دست به کنترلگری و چکینگ گوشی یا رفت امد ایشان نزنید .

با این کار علاوه براین که به نتیجه ی دلخواهتان نمی رسید، در مقابل حال خودتان را بدتر می کنید و این بازی دزد و پلیس در صورتی که همسرتان خارج از مسیر زندگی مشغول به کاری باشد ، ایشان را در پنهانکاری متبحر تر می کند از ان مهمتر روی رابطه ی بین فردی تان با ایشان اثر منفی می گذارد چراکه هیچ انسانی از اینکه تحت کنترل قرار گیرد حس خوبی ندارد .ومردها به هیچ وجه تن به کنترلگری همسرشان نمی دهند .حتی هنگامی که ریگی در کفش نداشته باشند .مسلما این نتایج ان چیزی نیستند که شما در پی ان هستید .

از انجاییکه این مسئله نخستین بار بوده است .بهتر است از مسئله عبور کنید این را در نظر بگیرید که انسانها معصوم نیستند و هر انسانی ممکن است دچار لغزش شود سپس متوجه عملش بشود و پشیمان گشته و دیگر ان عمل را تکرار نکند .پس تنها به تقویت رابطه ی بین فردی تان بپردازید و در لحظه زندگی کنید .شما قادر به تغییر وقایع گذشته نیستید .فردا هم هنوز نیامده لذا غصه ی روزی که نیامده را نداشته باشید .اگر همسرتان مجددا دچار لغزش و اشتباه شوند ،مطمئن باشید از دید شما پنهان نخواهد ماند .همان طور که مسئله ی قبلی پنهان نماند .

به انچه که ذهنتان به شما می گوید بها ندهید و برایش اصالت قائل نباشید .همان طور که پیش تر عرض گردید کار ذهن وراجی و منفی بافی ست .تصور نکنید که هر چه به ذهنتان می رسد درست است .

به خداوند متعال توکل کنید دانای مطلق و توانای مطلق تنها خداست .

امید وارم آنچه بیان گردید تا حدی مشکل شما را حل نموده و مفید واقع شده باشد .

در پناه خدای مهربان باشید🌹